چرا گمگینی؟
مسائل ساده میتونن من رو غمگین کنن
پیرمرد 83 ساله بچه دار شد
همسرش یه خانوم ۳۰ ساله س که مشکل حرکتی داره
اینو روزنامه نوشته که به قدرت مردانگی و فرزند آوری پیرمرده استناد کنه؟
جدای از شوخی های مستهجنی که در مورد این مسئله میشه
من به اون خانوم فکر میکنم
اینکه مگه تقصیر خودش بوده که مشکل حرکتی داره اصلا مشکل داره آیا واقعا انتخابش این بوده که با یه پیرمرد ازدواج کنه؟ حتی ازش بچه دار هم بشه
اصلا واقعا میخواسته ازدواج کنه؟
اون بچه چی
وقتی مدرسه بره باباش زنده س؟
اگه شوخی هایی که در موردش میکنن به گوشش برسه ، خورد نمیشه؟
خرج زندگیشون رو کی میده؟
هردو کلی بیماری دارن ، بدون شغل و مستمری
یه پاراگراف ساده گوشه ی روزنامه که خیلی ها رو به وجد میاره باعث میشه من مدت طولانی غمگین بشم به همین سادگی
گمگینی فلسفیت کی خوب میشه؟ :-/